در فرهنگ معین مشاعر به معنای حواس آمده است و عبارت است از:
گیرنده هایی که سبب می شوند انسان درک صحیحی از پیرامون خود به دست آورد و شعور نیز معنای عامّی است که شامل اموری مثل ادراک ، علم ، معرفت ، احساس ، فهم و امثال آن می شود.
لذا ارائه ی تعریف جامع از آن حقیقتاً امری است دشوار. علّامه طباطبایی در تعریف شعور فرموده اند: شعور به معناى ادراک دقیق است از ماده - شَعر - ، که به معناى مو است. و ادراک دقیق را از آنجا که مانند مو باریک است ، شعور خواندهاند ؛ و مورد استعمال این کلمه در محسوسات غالب است، نه معقولات ؛ و به همین جهت حواس ظاهرى را مشاعر مىگویند. (المیزان ، ترجمه موسوى همدانى سید محمد باقر ، ج2، ص372 ) البته در عرف گاه به کسی هم که عقل یا حافظه اش زائل شده گفته می شود که مشاعرش را از دست داده است چرا که اسبابی از سببهای درک هستی را از دست داده است.
گناه عامل بیماری:
گناه تقسیمبندى گوناگونى دارد، مانند تقسیم به کبیره و صغیره یا تقسیم به علنى بودن و مخفى بودن و مانند آن. یکى از تقسیمات مهم گناه، تقسیم آن به گناهان جوارحى و جوانحى است. گناهان جوارحى عبارت است از: گناهان چشمى، مانند نگاه به نامحرم، گناهان زبانى؛ مانند دروغ، گناهان گوش مانند شنیدن موسیقى حرام، گناهان دست؛ مانند قتل نفس، گناهان پا؛ مانند رفتن به سمت گناه، گناهان شکم؛ مانند حرام خوارى، گناهان فرج؛ مانند زنا و امثال آن.
گناهان جوانحى که توسط شئون نفس و باطن انسان انجام مىشوند، ابتدا به دو قسم عقلى (فکرى) و قلبى تقسیم مىگردند. گناهان قلبى خود داراى اقسامى است. اقسام گناهان قلبى عبارتند از: 1. گناهان اعتقادى مانند شرک و کفر 2. گناهان اخلاقى داراى حرمت شرعى؛ مانند سوء ظن و یأس از رحمت خدا 3. گناهان اخلاقىاى که حرمت شرعى ندارند؛ مانند حسد، عجب، کبر و مانند آن.
باید توجه داشته باشید که بین رفتار بیرونی انسان و صفات درونی تفاوت هست. حسد یک امر درونی و یک صفت نفسانی است، در حالی که غیبت و تهمت یک رفتار بیرونی است. صفات درونی مانند حسد تا هنگامی که منجر و منتهی به رفتار بیرونی و عملی مانند غیبت نشوند، رزیله اخلاقی هستند، ولی گناه شرعی محسوب نمی شوند. هر کدام از گناهان جوارحی و جوانحی می تواند باعث بیمار شدن قلب انسان شود.
بیماری قلبی (روحی):
ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارة او اشد قسوة (سوره بقره / 74) پس دلهای شما بعد از این (واقعه) سخت گردید همانند سنگ یا سخت تر از آن.
این آیه بیانگر آن است که هر یک از اعضا و جوارح انسان , به علتهای مختلف دچار آسیب و بیماری می گردد و اگر کسی خواهان سلامتی باشد می بایست از عواملی که موجب بیماری وی می گردد , اجتناب کند .
قلب، دل یا همان روح و نفس انسان که کانون حب و بغض وی می باشد نیز با علل گوناگون , دچار زنگار و بیماری می شود که در آیات و احادیث به آنها اشاره شده است .
عوامل بیماری قلب:
از جمله عوامل مهم بیمار شدن قلب و روح انسان می توان به فزونی گناهان ، طولانی شدن آرزوها ، ترک عبادت ، فراموشی مرگ ، زیاده گویی ، مصاحبت با اشرار و…. اشاره کرد.
بی شک با از میان برداشتن هر یک از این عوامل دریچه ای از نور به قلب انسان باز خواهد شد. داشتن تقوی , که همان ترک گناه و عمل به واجب است , از جمله داروهای مهم , برای شفای قلب است . امام علی علیه السلام می فرمایند : همانا پروای از خدا (داشتن تقوی ) داروی درد قلوب شماست و بینا کننده ی کوری دلهایتان و شفا بخش بیماری جسم هایتان و درست کننده ی تباهی سینه هایتان و پاک کننده ی آلودگی جانهایتان و زداینده ی کوری دیده گانتان .( میزان الحکمه / ج10 / ص 5008)
پیامبر خدا صلی الله علیه و اله می فرمایند : ترک عبادت , دل را سخت می کند . رها کردن یاد خدا , جان را می میراند.( میزان الحکمه / ج10 / ص 5004)
در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم: خداوند متعال به حضرت موسی (ع) وحی فرستاد که ای موسی! از فزونی اموال خوشحال مباش و یاد مرا در هیچ حال ترک مکن، چون فزونی مال غالبا موجب فراموش کردن گناهان است و ترک یاد من قلب را سخت می گرداند. (تفسیر نمونه ج 19، ص 428)
در حدیث دیگری از زبان حضرت عیسی مسیح(ع) می خوانیم : لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله فتقسو قلوبکم ، فان القلب القاسی بعید من الله - بدون ذکر خداوند زیاد سخن نگویید که موجب قساوت و سختی قلب است. (تفسیر نمونه، ج 23، ص 342)
راه های درمان:
در روایات رسیده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به نکاتی جهت زنده و آباد کردن دل و عوامل صیقل آن , اشاره شده که عبارتند از :
اجتناب از گناه : قال علی (ع ) ما جفت الدموع الا بقسوه القلوب و ما قست القلوب الا لکثره الذنوب (وسائل الشیعه, ج 11 ص 337 روایت 5 به نقل از سرالاسراء استاد علی سعادت پرور ج 2 ص 473 ) حضرت علی (ع ) می فرمایند: اشکها خشکیده نشد مگر به خاطر سنگدلی ها و قساوت قلب ها و قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان بنابراین ریشه اشک نداشتن قساوت قلب است و ریشه قساوت قلب گناه است پس ریشه اشک داشتن رقت قلب است و ریشه رقت قلب پرهیز از گناه است.
زهد در دنیا: مولی علی (ع ) می فرمایند: ان الزاهدین فی الدنیا تبکی قلوبهم و ان ضحکوا (نهج البلاغه خطبه 113 به نقل از سرالاسرا ج 1 ص 431روایت 2) زهد ورزان در دنیا قلب هایشان می گرید و گر چه بظاهر بخندند گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می شود و زهد نه یعنی مال نداشتن بلکه یعنی دل را درگرو مال و آمال نگذاشتن.
ترک آرزوهای دراز: یعنی آرزوهای طولانی از دل رفته گردد در روایتی خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی (ع ) می فرمایند: لا تطول فی الدنیا املک فیقسو قلبک و القاسی القلب منی بعید - آرزویت را در دنیا طولانی مکن تا که قلبت با قساوت گردد و کسی که قساوت قلب دارد از من دور است. (اصول کافی ج 3 ص 329 به نقل از سرالاسرا ج 2 ص 473 روایت 7)
کم خوری : مولی علی (ع) می فرمایند: من کثر طعامه سقم بدنه و قسا قلبه - هرکس طعامش زیاد شود بدنش بیمار و قلبش با قساوت می شود.
مراد از کم خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پر خوری مریض نشود ملاک این است که از پرخوری بدنش بیمار نگردد پس اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود مذموم و نکوهیده می باشد بهرحال بدن چون مرکب پرواز روح است باید قوی و چالاک باشد غذاهای مقوی بخورد ولی هنوز اشتها دارد دست بکشد.
تأسف طولانی بر غفلات گذشته و هلکات آینده : مولی علی (ع ) می فرمایند: ان للذکر لاهلا اخذوه من الدنیا بدلا... جرح طول الاسی قلوبهم و طول البکاء اعینهم؛ برای ذکر اهلی است که ذکر را بجای دنیا اخذ کرده اند (این اهل ذکر ویژگی هایی دارند که دو تا از آنها این است) درازی حزن و اندوه دلهایشان را و گریه طولانی و همیشگی چشمهایشان را جریحه دار ساخته. این تأسف و اندوه طویل و همیشگی نه مثل تأسف اهل دنیاست که نکوهیده و پست باشد بلکه تأسفی است که قلب را از بدی های دنیا می کند و دل را رقیق و گریه گهگاهی را به ناله همیشگی مبدل می سازد.
تمامی این اسباب باید رفیق دل شود تا قلب رقیق گردد و در نتیجه چشم بگرید و حال خوش اقبال کند.
- شنیدن موعظه : گوش انسان , نزدیکترین مجرای ورودی به قلب است , لذا انسان پرهیزکار , از شنیدن هر آنچه که برای قلبش مضر می باشد , نه تنها اجتناب می کند بلکه گوش خود را به شنیدن پند و اندرز عادت می دهد.
حضرت مسیح علیه السلام می فرمایند : ای بنی اسراییل ! مجلسهای (درس) دانشمندان را پر کنید , حتی اگر ( از کثرت ازدحام مجبور شوید ) دو زانو بنشینید ؛ زیرا خداوند , دلهای مرده را با نور حکمت زنده می کند , همچنان که زمین مرده را باران تند , حیات می بخشد . (میزان الحکمه / ج10 / ص 5010)
- تلاوت قران و یاد خدای تعالی : چه پند و اندرزی بالاتر از آیات قرآن ؟ لذا یکی از نامهای قرآن , ذکر است.
امام علی علیه السلام می فرمایند : خدای سبحان , هیچ کس را به چیزی مانند قرآن اندرز نداده است…..و برای دل , صیقلی جز آن وجود ندارد.( میزان الحکمه / ج10 / ص 5012)
- یاد مرگ : در حدیثی از پیامبر خدا صلی الله علیه و اله وارد شده که فرمودند : همچنانکه آهن اگر آب به آن رسد , زنگ می زند , این دلها نیز زنگار می بندد .عرض شد : صیقل دادن آنها به چیست ؟ فرمود: بسیار به یاد مرگ بودن و تلاوت قرآن .
- اطعام مساکین و دست کشیدن بر سر یتیم : پیامبر صلی الله علیه و اله به مردی که از سخت دلی خود نزد آن حضرت شکوه کرده فرمود : اگر می خواهی دلت نرم شود , مستمند را اطعام کن و بر سر یتیم دست نوازش بکش . (میزان الحکمه / ج10 / ص 5012)
- گریه کردن از خوف خدا : و نیز حضرت فرمودند : دلهای خود را به رقت , خو دهید و زیاد بیاندیشید و از خوف خدا بسیار بگریید . (میزان الحکمه / ج10 / ص 5012)
- استغفار : امام صادق علیه السلام : دلها نیز ,همچون مس , زنگار می بندد , پس آنها را با استغفار صیقل دهید .( میزان الحکمه / ج10 / ص 5012)
مهمترین عامل بیماری قلب انسان گناه است که در بالا خاطر نشان کردیم و هر چه انسان به مواردی که باید از آنها اجتناب کند، بیشتر روی آورد نشانگر آن است که قلبش دچارب یماری شده است اما مشاعر انسان بنابر تعریفی که از مشاعر داشتیم با علل گوناگونی از جمله بیماریهای جسمی دچار بیماری میشود و در بعضی موارد نیز گناه نقش اساسی ایفا می کند.